منصور علی زارعی خود را اینچنین معرفی کرد:
در یک خانواده روستایی متولد شدم. پدر ما یک روحانی کشاورز مورد اعتماد مردم بود. پس از انقلاب اولین گروههای اسلامی در منطقه را تشکیل دادیم. دراواخر سال 59 که حدود 19 سال سن داشتم وارد مناطق عملیاتی شدم و افتخار حضور در ستاد جنگهای چریکی به هدایت شهید چمران را داشتم. در سال 61 همزمان با حضور در جبهه به عضویت ستاد سپاه پاسداران اسلامی درآمدم و حدود 6 سال و خوردی در دفاع مقدس حضور داشتم.
تا پیش از شروع جنگ مدرک تحصیلی من دیپلم بود که پس از پایان جنگ در سال 68 وارد دانشگاه فردوسی مشهد شدم و پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه دولتی گیلان در رشته جامعهشناسی در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شدم.
عضویت در شورای فرماندهی سپاه گیلان از سال 73 تا 79، عضو شورای فرماندهی مازندران در سال 79، ورود به وزارت کشور در سال 84، مشاور استاندار وقت مازندران (شفقت)، مدیر کل بازرسی استانداری، ورود به فرمانداری شهرستان ساری به مدت 6 سال از مهمترین سوابق اجرایی زارعی است.
زارعی سپس برای حضور در نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی از فرمانداری ساری استعفا داد اما با وجود کسب حدود
61 هزار رای از ورود به مجلس بازماند. سپس بلافاصله به عنوان مدیر کل بنیاد حفظ دفاع از ارزشهای دفاع مقدس استان مازندران شروع به کار کرد. زارعی در تیرماه 1394 به منظور حضور در دهمین دوره انتخابات مجلس از این سازمان خداحافظی کرد.
زارعی انگیزه خود از ورود به انتخابات را اینطور عنوان کرد:
از ابتدای انقلاب تا کنون در حوزههای مختلف سیاسی و فرهنگی مشغول بودم. از دوران دفاع مقدس تا دوران فرمانداری در ساری با توجه به مسئولیتهایی که داشتم به تجربیاتی رسیدم و در پی آن به این نتیجه رسیدم که ورودم در این عرصه میتواند مثمر ثمر باشد. بنابراین با توجه به شناخت کامل نیازهای مختلف اعم از اجتماعی، اقتصادی و سیاسی انگیزه جدی برای حضور در انتخابات مجلس پیدا کردم.
در ادامه اهم نکاتی که منصورعلی زارعی در خلال پرسش و پاسخ مطرح کرد را با هم میخوانیم:
* جریانهای سیاسی در انتخابات بیتاثیر نیستند ولی تاثیر 100 درصدی هم نخواهند داشت.
* ما در استان مازندران درد کهنهای داریم که هم در ذهن عوام است و هم در ذهن خواص، ما از ظرفیت استان مازندران استفاده نکردیم.
* مازندران استان برخورداری است. از حیث منابع ظرفیت بالایی دارد. زمانی همسایگان استانی ما مهاجرفرست بودند به مازندران، اما امروز برعکس شد.
* در حوزه کشاورزی بیش از 15 هزار دانشآموخته بیکار داریم. این یعنی نتوانستیم از ظرفیتها استفاده کنیم.
* برای توسعه استان مازندران باید تابع چشمانداز توسعه 20 ساله که ده سال از آن گذشته باشیم. کمتر مدیران و مسئولان ارشد استان به این مقوله توجه میکنند.
* یکی از کارهای اساسی نمایندگان استان بحث جذب اعتبار است. اعتبارات استانی که مشخص است ولی در بحث گرفتن اعتبارات ملی، مخصوصا اعتبارات بینام مشترک، نمایندگان بیشترین تاثیر را دارند.
* امروز که در دنیا پروش ماهی را به داخل دریا میبرند و از قفس استفاده میکنند، ما بهترین زمینها که باید بذر استراتژیک برای کشور تولید شود تبدیل کردیم به آبزیپروری. در باغداری هم همینطور.
* اگر اولویت اول استان کشاورزی است، باید مسئولین استان بخش اعظم وقتشان را در این حوزه بگذارند. مردم باید متوجه شوند، مجموعه دستگاههای اجرایی در حوزه کشاورزی پیگیری کنند. متاسفانه مردم با آزمایش و خطا در حوزه کشاورزی پیش میروند.
* بخش خصوصی با حوزه کشاورزی بیگانه است.
* حضور مجموعه استان در جایگاههای مهم تصمیمگیری کمرنگ است.
* در حوزه گردشگری هم همینطور است. ذائقه دارد به سمت بومیگردی میل پیدا میکند. مازندران که سراسر پر از جاذبههای طبیعی است، چرا از این ظرفیتها در زمینه گردشگری استفاده نمیشود؟
* آمار میدهیم که 20 میلیون گردشگر داریم در حوزه مازندران، اما چه میزان توانستیم از این ظرفیت استفاده کنیم؟ زیرساختها را نتوانستیم در حوزه گردشگری آماده کنیم، مناطق دودانگه و چهاردانگه مناطق بسیار بکری هستند اما جایگاه گردشگری کجاست؟ خانهها و باغهای مردم بالادست میتواند برای گردشگری استفاده شود.
* مهمترین موضوع این است که نتوانستیم یک فضای کسب و کار مهم و موثر ایجاد کنیم. چه در حیطه کشاورزی و چه در گردشگری و چه در تولید.
* شرکت صنعتی دودانگه بلااستفاده است و با آنکه امتیازاتی داده میشود اما سرمایهگذار مایل نیست سرمایهگذاری کند. چرا؟ چون جادههای مناسب ندارد و مقدار برق کافی نیست. نتیجه فراهم نبودن زیرساخت مناسب این میشود.
* جمعیت 20 هزار نفری اول انقلاب در دودانگه اکنون میشود 6 هزار نفر! در حالی که مستعدترین پتانسیل کسب و کار آنجا قرار دارد.
* بسیاری از کارهای اساسی و بزرگ در دوران دولت قبل شروع شد. آزادسازی ساحل دریا که بسیار در این قسمت کار کردیم و به آن بسیار توجه کردم ولی اکنون کاملا رها شده است.
* من آنموقع در سفر دولت مجتمع سایت اداری را مصوب با امضای رئیس جمهور گرفتم اما چرا پیگیری نشد؟ در حاشیه بازیها مغفول ماند. پالایشگاه نفت کیاسر را مصوب دولت گرفتیم. چه شد؟ آزاد سازی ساحل را مصوب دولت گرفتم. پس چرا اجرایی نشد؟ نمایندگان باید پیگیری میکردند که نکردند.
* زمانی که وارد فرمانداری شدم بودجه شهرداری 16 میلیارد تومان بود. اما الان شده 350 میلیارد بنابراین باید انتظارات ما از شهرداری بیشتر شود.
* اینکه کسی دارای سلیقه خاصی است، از گرایش دیگری است، این نباید با کاری که انجام میدهد قاطی شود. این همسو بودن یا همسو نبودن یعنی چه؟ ما باید از ظرفیت کشور، از ظرفیت استان برای شکوفایی استان استفاده بکنیم.
* در زمان فرمانداری من نمایندگان از دو طیف متفاوت بودند. مگر با اینها کار نکردیم؟ همسو و غیرهمسو بودن مسائل حاشیهای است.
* مهم اصول انقلاب است که همه قبول داریم. اصول انقلاب را که ما تعیین نکردیم. امام وشهدا تعیین کردند. ما میگوییم اصول انقلاب تعریف شده است. هر کس از آن اصول فاصله بگیرد از انقلاب فاصله گرفته است.
* تفاوت اساسی در استانداری فعلی و دولت قبل نمیبینم. چون وارد فضای کسب و کار نشدیم.
* کسی که در انتخاباتش میلیاردها تومان هزینه میکند باید از کسی بگیرد و باز هم باید پس بدهد دیگر.
* عدالت ورزی مهمترین شاخصه انقلاب است. مهمترین انتظاری که امروز مردم از نمایندگان دارند عدالت است.
* من با اطمینان از گذشته خودم دفاع میکنم. ممکن است اشتباهاتی در کارهای اجرایی داشته باشم، اما وابسته به هیچ جریان فساد مالی نبودم.
* به جدیت به بسیاری از مسائلی که در اواخر دولت قبل رخ داد معترض هستم. چرا لیست نمایندگانی که معاون اول رئیس جمهور قبل به آنها پول داده است منتشر نمیشود؟
* هدف من مبارزه با رانت در هر سطحی و هر کسی که میخواهد باشد است.